نخبه پروران پیروزی

ریاضی علوم تیزهوشان

نخبه پروران پیروزی

ریاضی علوم تیزهوشان

مشخصات بلاگ

بزرگ اندیش باش ، تا به نتایج بزرگ برسی.

سرگرمی

اعتماد به خدا

شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۱۵ ب.ظ

god


در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم بغل گرفته بودند، مرد عارفی از کوچه ای می گذشت. غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است. به او گفت: " چطور در چنین وضعی می خندی و شادی می کنی؟ "

او جواب داد: " من غلام اربابی هستم که چندین گله دارد و تا وقتی برای او کار می کنم، روزی مرا می دهد. پس چرا باید غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟ "

آن مرد که از عرفای بزرگ بود می گوید:

" از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد، در حالی که من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم...! "


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی