نامه و دلنوشته بچه ها
آرزوی
من این است که ای کاش مامان و بابام عیدی من را از من نگیرند. آن ها هر
سال عیدیهایی را که من جمع میکنم، از من میگیرند و به بچه آن هایی
میدهند که به من عیدی میدهند!
(سحر آذریان / ۹ ساله)
خدای
قشنگ سلام! خدایا چرا حیوانات درس نمیخوانند،اما ما باید هر روز درس
بخوانیم؟ در سال جدید دعا می کنم آن ها درس بخوانند و ما مثل آن ها استراحت
کنیم!
(نیشتمان وازه / 10 ساله)
خدایا
مهدکودک از خانه ما آنقدر دور باشد که هر چه برویم، نرسیم. بعد با مامان و
کیف صبحانه برگردیم خانه. پاهای من هم یک دعا دارند. آن ها کفش پاشنه بلند
تلق تلوقی میخوان. دعامیکنند بزرگ شوند که قدشان دراز شود!
(باران خوارزمیان / 4 ساله)
خدای عزیزم! در سال جدید کمک کن تا مادربزرگم دوباره دندان دربیاورد. آخر او دندان مصنوعی دارد!
(الناز جهانگیری / 10 ساله)
خدای عزیزم! من تا حالا هیچ دعایی نکردم. می تونی لیستت رو نگاه کنی. خدایا ازت می خوام صدای گریه برادر کوچیکم رو کم کنی!
(سوسن خاطری / 9 ساله)
خدایا! کاری کن وقتی آدمها میخوان دروغ بگن، یادشون بره!
(پویا گلپر / 10 ساله)
ای خدا! کاش همه مادرها مثل قدیم خودشان نان بپزند، من مجبور نباشم در صف نان بایستم!
(شاهین روحی / 11 ساله)
خدایا! دست شما درد نکند
ما شما را خیلی دوست داریم!
(مینا امیری / 8 ساله)
ای خدا! من بعضی وقتها یادم میرود به یاد تو باشم، ولی خدایا کاش تو همیشه به یاد من بیوفتی و یادت نرود!
(شقایق شوقی / 9 ساله)